humanrights(حقوق بشر)

حقوق بشر بدون هیچ عامل تبعیضی برای تمامی انسانها می باشد و همه حق برخورداری از ان را دارند .

humanrights(حقوق بشر)

حقوق بشر بدون هیچ عامل تبعیضی برای تمامی انسانها می باشد و همه حق برخورداری از ان را دارند .

شرح ماده 1 1اعلامیه جهانی حقوق بشر

ماده 11 اعلامیه جهانی حقوق بشر

شرح ماده  11 اعلامیه جهانی حقوق بشر

ماده 11 اعلامیه جهانی حقوق بشر

·         (1) Everyone charged with a penal offence has the right to be presumed innocent until proved guilty according to law in a public trial at which he has had all the guarantees necessary for his defence.

·         (2) No one shall be held guilty of any penal offence on account of any act or omission which did not constitute a penal offence, under national or international law, at the time when it was committed. Nor shall a heavier penalty be imposed than the one that was applicable at the time the penal offence was committed.

(1)هر کس به بزهکاری متهم شده باشد بی گناه محسوب  خواهد شد تا وقتی کهدر جریان یک دعوای غمومی که در ان کلیه تضمین های لازم  برای  دفاع از تامین  شده باشد.تقصیر او قانون محرز شود

(2)هیچ کس برای انجام یا عدم انجام عملی  که در موقع ارتکاب ان عمل به موجب  حقوق  ملی یا بین المللی  جرم شناخته نمی شده است  محکوم نخواهد شد.به همین  طریق هیچ مجازاتی  شدیدتر از انچه که در موقع ارتکاب جرم بدان  تعلق می گرفت درباره  احدی اعمال نخواهد شد.

اصل اول ملده 11 همان اصل برائت است و اصل دوم  قانونی بودن جرایم و مجازاتها .

کسانی که حقوق خوانده ان به خوبی  می دانند که این  دو اصل پایه های حقوق مدرن را تشکیل می دهند  و بسیار بسیار مهم و حیاتی می باشند .توضیحات مختصری در باب انها  خواهم داد.

اصل اول اصل برائت است  یعنی هیچ کس مجرم نیست مگر اینکه جرم او در یک دادگاه صالح اثبات شد که ان دادگاه ضوابط یک دادرسی عادلانه را رعایت کند .

دادرسی عادلانه در مواد دیگری امده است  و در اینجا  فقط همان بخش اول مهم است و منظور اصلی تنظیم کنندگان ماده  را تشکیل می دهد.

فردی که برای جرمی دستگیر می شود یک مظنون است  مظنون به دزدی و قتل و...بعد از اینکه تحقیقات  درباره او اعمال شد و مدارکی به دست امد او  می شود متهم و باید در یک دادگاه صالح از خود دفاع کند بعد از اینکه در دادگاه جرم او ثابت شد  او را یک مجرم خواهیم دانست .

بنابراین هیچ انسانی   مجرم نیست و مرتکب و گناهکار نیست مگر انکه در دادگاه ثابت شود .

حال مثل مواد قبل به گذشته بر می گردیم در گذشته اینطور  نبود و هر کسی  از طرف دولت دستگیر می شد به زندان می افتاد و مبنا این بود که او  قاتل و دزد و مجرم است و خود باید ثابت کند که  این جرایم را نکرده است. برای حکومت راحترین کار ممکن بود  براحتی  می توانستند کسی را دستگیر کنند و بدهن  کمی او را زی شلاق بگیرند تا به جرم نکرده نیز اعتراف  کند  .

این اصل در دنیای مدرن  به وجود امد  و  به طور خلاصه بگویم که این اصل می گوید که تا پیش از محاکمه و محکومیت  یک فرد را نمی توان  مجرم شناخت.پلیس نمی تواند  دزد و قاتل دستگیر کند حتی در زمان ارتکاب ان او را بگیرند حتی اگر به جرمش اعتراف کند حتی اگر در زندان باشد  او همیشه  بی گناه است تا زمانی که در یک دادگاه صالح(علنی منصفانه و عادلانه و بی طرف)محاکمه شود و در انجا  مجرم شناخته شود  فقط و فقط در این صورت است که فرد  مجرماست و نه در حالت دیگری .

این را بگویم که این اصل بسیار مهم است و باید در جامعه جا بیفتد شاید شما هم بسیار دیده اید که به محض گرفتن کسی از طرف پلیس مردم می گویند که او مجرم است  امدن پلیس به در خانه کسی دلیل بر  مجرم بودن او می گیرند  این فهنگ در جامعه ما غلط است و نباید پلیس را  قاضی تلقی کرده بلکه او مامور اجرای قانون و صلاحیت تشخیص  گناهکار از بی گناه را ندارد و جزئ وظایف او نمی باشد.برای ما ایرانیان مهم است که سر و کارمان به پلیس نیافتد  .

می بینید که افراد برای صالح نشان دادن خود می گویند که تا به حال  پا به کلانتری نگذاشته اند در حالی که ربطی ندارد.مراجعه به پلیس و مراجعه پلیس به مردم امری عادی است زیرا او مامور نظم و انضباط و تامین امنیت است و  یکی از وظایفش نیست گرفتن مظنونین نه مجمین.

اشاعه این فرهنگ به اصل برائت  نیاز دارد .اصل برائت می پذیرد که پلیس  و دادستان در هر نظام قضایی احتمال دارد اشتباه کند و صلاحیت مجرم بودن  یا نبودن در دست دادگاه صالح است.

اصل برائت در واقع چیزی جز بیان یک واقعیت پیش پا افتاده نیست  و ان این است که پلیس  ممکن است ادم بی گناهی را دستگیر کند این وظیفه نظام قضایی است که باید داوری کند.

تفکیک سه قوه نیز  بیان همین مطلب است اجرا به دست قوه مجریه است  اگر پلیس کسی را دستگیر کند او مجری است و کار عدالت با قوه قضاییه است و فرد باید در  دستگاه عدالت که مستقل و بی طرف است محاکمه شود و سره از ناسره تشخیص داده شود.

همانطور که گفتم این تفکیک در زمان قدیم نبود و به محض دستگیری فرد  او مجرم و به سزای اعمالش می رسید اگر حتی مجرم نبود.امروزه با پیشرفت و مرنیته ما به این نتایج بسیار مهم رسیده ایم که اعمال ان  به  عدالت در جامعه کمک خواهد کرد.

اصل دوم اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتهاست به این معنای ساده که قبل از  اینکه   عملی جرم باشد باید گفته شود مثلااول باید به شما بگویند  که این خیابان ورود ممنوع است بعد اگر شما تخلف کردید شما را جریمه کنند اگر تابلویی در ان خیابان مبنی بر ورود ممنوع نباشد  نمی توانند شما را جریمه کنند  زیر اشما اطلاع نداشتید .

به نظر شما این بسیار بدیهی است ولی این طور نیست در زمانه سنت شما را برای چیزی که نمی دانستید  حتی اعدام می کردنددر دین اسلام هم می بینید که برای کسی که نمی داند این امر گناه است یانه  کیفری از طرف خدا نیست ولی در بسیاری از جوامع حقیقتا این طور نبود و براحتی انسان را یرای  همه چیز باز خواست می کردند و اصلا حدود و ثغور مشخص نبود  شما نمی دانستید چه چیزی جرم است و چه چیزی نیست؟

این اصل یکی از مهم ترین اصلها در حقوق است که اگر به خطر بیافتد دیگر نمی توان به دستگاه  عدالت انجا اعتماد کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد