humanrights(حقوق بشر)

حقوق بشر بدون هیچ عامل تبعیضی برای تمامی انسانها می باشد و همه حق برخورداری از ان را دارند .

humanrights(حقوق بشر)

حقوق بشر بدون هیچ عامل تبعیضی برای تمامی انسانها می باشد و همه حق برخورداری از ان را دارند .

شرح ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر

شرح ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر

شرح ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر

ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر(1.هر کس حق دارد  در اداره ی امور کشور خود خواه مستقیما و خواه از طرسف نمایندگی که ازادانه انتخاب شده باشند شرکت جوید2.هر کس حق دارد با تساوی شرایط به مشاغل عمومی کشور نایل گردد3.اساس  و منشا قدرت حکومت اراده ی مردم است.این اراده باید به وسیله ی انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و بطور ادواری  صورت پذیرد.انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا به طریقه ی نظیر ان انجام گیرد که ازادی  رای را تضمین نماید.)

این ماده را می توان بیانگر اصول دموکراسی دانست.دموکراسی شیوه اداره کشور می باشد روشی برای حکومت کردن.

در دنیای قدیم چندین شیوه برای حکومت کردن وجود داشت  که تمامی انها جز جنگ و خونریزی و بدبختی چیز دیگری به ارمغان نیاورد و با پیشرفت کردن و صنعتی شدن جوامع  شیوه های  حکومت  بدتر و بدتر شدند و نتوانستند بزرای مردم زندگی بهتری تامین کنند  دنیای مدرن با تجربه ای که از ان شیوه های حکومت کسب کرده بود راهی  بهتر پیدا کرد  تا مردم در صلح و ارامش و بهتر از قبل زندگی کنند گرچه  بهشت  نیست ولی بهتر از انها می باشد .

شیوه های  ادراه حکومت در جهان قدیم و همچنین شیوه هایی که در دنیای جدید امدند  ولی باز نتوانستند  راه خوبی برای اداره جامعه و کشور و حکومت باشند.

در قدیم یک راه حکومت  هر کسی که قدرت بیشتری داشت حاکم می شد در جنگ پیروز می شد همه رقیبان را می کشت  مخالفان را شکست می داد و کل کشور را قبضه  و تحت سیطره خود در می اورد چندین سال حکومت می کرد و بعد توسط یکی دیگر که از او قوی تر بود  از بین می رفت و..روز از نو و روزی از نو.

اگر  قدرت حاکم  که با شکست رقبا امده بود خیلی قوی بود  فرزندانش یک به یک به حکومت می رسیدند تا اینکه کس دیگری یا  فرزندان به جان هم می افتادند و باز جنگ و هر کس که قدرتش بیشتر بود.در این میان مردم فقط نظاره گر بودند که چه کسی قدرت بیشتری دارد  او را حاکم دانسته و از او اطاعت می کردند چون چاره ای جز این نیز نیود و اصولا برای راحتی کار برای خود افسانه ای می ساختند که او را خدا فرستاده که بر انها حکومت کنند .مبنای حکومت  قدرت در قدیم این بود.

این قدرت حاکم یک نفر بود دیکتاتوری می گفتند چند نفره یا قومی بودند  اسمهای متنوعی بر ان امروزه نهاده اند که لزومی ندارد ان ها را توضیح دهیم زبرا مبنای همه انها هر که زور بیشتری داشت بود.

در قرنها بعد دین ها پدید امدند که به قدرت سیاسی نیز نفوذ کردند و سالها توانستند  بر همان مبنای زور و قدرت بیشترافراد دیندار بر سر حکومت باشند. باز هم فرقی نکرد و قدرت و  جنگ تعیین کننده بود بعد از اینکه دنیای صنعتی به وجود امد و روشنفکران و فیلسوفان غربی از را رسیدند حرفهای عجیبی برای ان دوران می گویم به گوش رسید حاکم نمی تواند هر طور دلش می خواهد حکومت کند  باید از قبل معلوم شود چه کارهایی می خواهد انجام دهد  و همینطور او در اعمال قدرتش همه کاره نیست قانون به وجود امد و افرادی از صاحب نفوذان و زمین داران و اطرافیان شاه جایی درست کردن برای مشاوره به حاکم .همینطور با تحولات جهانی قدرت را از دست حاکمان زورگر گرفتند و به مردم دادند به این معنا که انها باید بگویند چه کسی باید بر انها حکومت کند و هر وقت دلشان خواست او را بیرون اندازند پس از اینکه  تمرکز تمام قدرت از حاکم ستاندند و قدرت را تیکه تیکه کردند و سه قوه به وجود امد باز هم کشت و کشتاره بود تا اینکه چه کسی باید حکومت کنند را برداشتند و چگونه باید حکومت کرد را اوردند  مردم باید حاکمان را انتخاب کنند بر انها نظارت کنند نقد کنند و در یک زمان مشخص برای  عزل یا نصب دوباره انها تصمیم بگیرند حکومت نیز باید به شیوه دموکراتیک اداره شود یعنی رای اکثریت احترام به اقلیت فرصت به اقلیت برای رسیدن به حکومت و روزنامه و رسانه ازاد برای انقاد و...تمام اینها دموکراسی را پدید اورد که با عث شد از خون و خونریزی و جنگ و کودتا و انقلاب جلوگیری شود و قدرت دست به دست شود بدون این فجایع.مردم در صلح و ارامش زندگیکنند امریکا وکشورهای اروپای غربی استرالیا و کانادا و کره جنوبی و..کشورهایی هستند که در50.60سال گذشته  خونریزی و به هم خوردن مملکت و کودتا و انقلاب و بدبختی  حاکمان جابه جا شده اند.

دموکراسی راهی است که باید تمامی کشورها برای ثبات و امنیت خود به ان برسند که این تجربه جهانی است و قرنها انسانها با تجربه  سیاسی به ان رسیده اند و جواب مناسب را هم گرفته اند و فعلا بهترین راه برای  حکومت کردن است.

سه قوه مستقل.قوه قضاییه قوی و بی طرف از قدرت.روزنامه  و رسانه ازاد.نصب حاکمان رده بالا به طورکلی.نقد انهخا به طور کلی و عزل انها در 4.5سال و رفتن از دنیای سیاست در 10.12سال...تمام این موارد تضمین کننده دموکراسی درکشور می باشد .

با سپاس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد