آموزش همگانی حقوق در اسناد بین المللی
گروه حقوقی- به
دلایل مختلف و متعددی مانند ایجاد امکان مطالبه حقوق شهروندی توسط خودِ
آنان، جلوگیری از شکلگیری زمینههای استبداد و خودکامگی، و حتی به منظور
ارتقای فضیلت و تشکیل جامعه اخلاقی و قانونمدار، چارهای جز آموزش همگانی
حقوق نداریم. افزون بر متون اسلامی که در این زمینه بازخوانی شد، اسناد
معتبر حقوق بینالملل هم بر لزوم اهتمام به این حقیقت مُهر تایید زدهاند.
اکنون باید دید کدام برنامه ی عملی برای تحقق این اهداف پیشبینی شده است؟
بداهت همهی آنچه گفته شد و دلایل دیگری از این دست موجب شده است که تعلیم و
تربیت، یا همان آموزش و پرورش به طور کلی، و آموزش همگانی حقوق به طورخاص،
به عنوان یکی از بنیادیترین حقوق مردم در متون حقوق بشری مورد تصریح و
تاکید قرار گیرد. به این ترتیب، آموزش حقوق و کرامت انسانی از مهمترین
مواردی است که باید در نظام و متون آموزش همگانی گنجانده شود. در میان
اسناد معتبر جهانی مستندات بسیاری میتوان یافت که از آموزش همگانی حقوق به
عنوان یکی از مهمترین حقوق بشر و متقابلا یکی از اساسیترین تکالیف
دولتها یاد میکند.
حقِ آموزش حقوق!
شاید مهمترین سند در این زمینه، اعلامیه جهانی حقوق بشر است؛ که طبق بند 2
ماده 26 آن «آموزش و پرورش باید طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کسی را
به حداکثر رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادیهای بشر را تقویت کند.
آموزش و پرورش باید حسن تفاهم، گذشت و احترام عقاید مخالف دوستی بین تمام
ملل و جمعیتهای نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیتهای ملل متحد را در
راه حفظ صلح، تسهیل کند».
در تاکید بر همین مفاد، ماده 13 میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و
فرهنگی سازمان مل متحد هم میگوید: کشورهای طرف این میثاق «موافقت دارند که
هدف آموزش و پرورش باید شکوفایی کامل شخصیت انسانی و مفهوم حیثیت آن و
تقویت احترام حقوق بشر و آزادیهای اساسی باشد. علاوه بر این کشورهای طرف
این میثاق موافقت دارند که آموزش و پرورش باید همه افراد را برای ایفای نقش
سودمند در یک جامعه آزاد آماده سازد و موجبات تفاهم و تساهل و دوستی بین
همه ی ملل و همه ی گروههای نژادی حقوقی یا مذهبی را فراهم آورد و توسعه ی
فعالیتهای سازمان ملل متحد را به منظور حفظ صلح تشویق کند».
تاکید ویژه بر آموزش حقوق به کودکان
علاوه بر این که آموزش به طورکلی، و آموزش حقوق به طور خاص، از جمله حقوق
همه ی شهروندان است، به دلایل کاملا قابل فهمی آموزش حقوق به کودکان مورد
تاکید ویژه قرار گرفته است. این نکته ی مهمی است که نباید از آن غفلت شود.
در همین راستا ماده 7 اعلامیه جهانی حقوق کودک مصوب مجمع سازمان ملل متحد
مقرر می دارد:«کودک باید از آموزشی بهرهمند شود که در جهت پیشبرد و ترقی
فرهنگ عمومی او بوده و چنان سازنده باشد که در شرایط تساوی فرصتها،
تواناییها قدرت، قضاوت و ارزیابی فردی، درک و مسئولیت اخلاقی و اجتماعی
خود را پرورش دهد، و فردی مفید برای جامعه شود».
ماده 10 همین اعلامیه نیز در توضیح آموزشهای مورد نظر، میگوید: «… کودک
باید با روحیه ی تفاهم، بردباری و تساهل، معتقد به دوستی بین مردم صلح و
برادری جهانی و با آگاهی بر این که توانایی و استعداد وی باید وقف خدمت به
همنوعانش شود پرورش یابد.»
همچنین ماده 29 کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق کودک اعلام کرده
است که:«کشورهای طرف کنوانسیون موافقت میکنند که موارد ذیل باید جزو آموزش
و پرورش کودکان باشد:
الف ـ پیشرفت کامل شخصیت، استعداد و تواناییهای ذهنی و جسمی کودکان.
بـ توسعهی احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی و اصول مذکور در منشور سازمان ملل متحد...».
ماده 5 کنوانسیون مبارزه با تبعیض در امر تعلیمات که در یازدهمین اجلاس
کنفرانس عمومی یونسکو در سال 1960 در پاریس تصویب شد، نیز چنین مقرر ساخته
است:«آموزش باید شکفتگی کامل شخصیت انسانی و تحکیم احترام به حقوق بشر و
آزادیهای اساسی را هدف خود قرار دهد و تفاهم تساهل و دوستی بین تمامی
ملتها و تمام گروههای نژادی یا مذهبی و همچنین بسط فعالیتهای ملل متحد
برای برقراری صلح را تسهیل کند».
برنامه دهه ملل متحد برای آموزش حقوق بشر
بر اساس مبانی حقوقی مذکور سازمان ملل متحد برنامه و دوره ی ویژهای را
برای آموزش عمومی حقوق اجرا کرد. ماجرا از این قرار است که در سال 1993
کنفرانس جهانی حقوق بشر در وین بار دیگر بر اهمیت آموزش حقوق بشر، تعلیم و
اطلاعرسانی عمومی تاکید کرد. در ادامه این کنفرانس جهانی مجمع عمومی
سازمان ملل متحد سالهای 1995 تا 2004 را دههی ملل متحد برای آموزش حقوق
بشر اعلام و کشورهای عضو را به اقدام موثر در این زمینه دعوت کرد. برنامهی
سازمان ملل، و به طور خاص یونسکو، در اینباره و نیز کارنامهی برخی
کشورها در آموزش عمومی حقوق بشر در پایگاه اینترنتی سازمان ملل، و دیگر
پایگاهها قابل دسترسی است. کتابهایی هم در این باره منتشر شده و برخی از
آنها به فارسی نیز برگردانده شده است.
تعریف و اهداف
مجمع عمومی در هنگام اعلام این مطلب در دسامبر سال 1994 آموزش حقوق بشر را
چنین تعریف کرد: «یک فرایند دایمی و مستمر که به وسیله آن مردم در تمامی
سطوح توسعه و تمامی اقشار جامعه احترام به شان انسانی دیگران و استفاده از
ابزارها و روشهای تضمین این احترام در همه ی جوامع بشر را یاد میگیرند.».
مجمع تاکید کرد که مسئولیت آموزش حقوق بشر بر عهده ی همه ی عناصر جامعه،
دولت سازمانهای غیردولتی، انجمنهای حرفهای و همه ی بخشهای دیگر جامعه
مدنی و نیز تک تک افراد است.
برنامه ی عمل این دهه، آموزش حقوق بشر را چنین تعریف میکند: «تعلیم، نشر و
اطلاعرسانی با هدف ایجاد یک فرهنگ عام حقوق بشر از طریق تسهیم دانش و
مهارتها و شکل دادن به نگرشهای معطوف به:
1- تقویت احترام به حقوق بشر و آزادیهای بنیادین؛
2- توسعه ی کامل شخصیت انسانی و احساس احترام به آن؛
3- ترویج تفاهم، تحمل، برابری جنسیتی، و دوستی میان همه ی ملتها، اقوام بومی و گروههای نژادی، ملی، قومی، دینی و زبانی؛
4- قادر ساختن همه ی افراد به مشارکت مؤثر در یک جامعه ی توسعه یافته؛
5- تقویت و پیشبرد فعالیتهای ملل متحد برای حفظ صلح».
در طول این دهه، سازمان ملل متحد همهی کشورهای عضو خود را به تولید
اطلاعات در مورد حقوق بشر و قرار دادن تمامی امکانات، از طریق نظام آموزشی
رسمی و آموزش مردمی و بزرگسالان ترغیب و از آنها پشتیبانی میکند. اسناد
بینالمللی حقوق بشر اهداف الهامبخشی را برای آموزش حقوق بشر فراهم
میآورند. مثلا، نخستین عبارت اعلامیه ی جهانی حقوق بشر اعلام میدارد که
«به رسمیت شناختن شان ذاتی و حقوق برابر و انفکاک ناپذیر همه ی اعضای
خانواده ی بشری مبنای آزادی عدالت و صلح در جهان است.» آموزش اثربخش حقوق
بشر دو هدف اساسی دارد: یادگیری در مورد حقوق بشر و یادگیری برای حفظ حقوق
بشر.
تاکید ویژه بر آموزش حقوق به کودکان
علاوه بر این که آموزش به طورکلی، و آموزش حقوق به طور خاص، از جمله حقوق
همه ی شهروندان است، به دلایل کاملا قابل فهمی آموزش حقوق به کودکان مورد
تاکید ویژه قرار گرفته است. این نکته ی مهمی است که نباید از آن غفلت شود.
در همین راستا ماده 7 اعلامیه ی جهانی حقوق کودک مصوب مجمع سازمان ملل متحد
مقرر میدارد:
«کودک باید از آموزشی بهرهمند شود که در جهت پیشبرد و ترقی فرهنگ عمومی او
بوده و چنان سازنده باشد که در شرایط تساوی فرصتها، تواناییها، قدرت
قضاوت و ارزیابی فردی، درک و مسئولیت اخلاقی و اجتماعی خود را پرورش دهد، و
فردی مفید برای جامعه شود».
ماده 10 همین اعلامیه نیز در توضیح آموزشهای مورد نظر، میگوید: «… کودک
باید با روحیه ی تفاهم، بردباری و تساهل، معتقد به دوستی بین مردم صلح و
برادری جهانی و با آگاهی بر این که توانایی و استعداد وی باید وقف خدمت به
همنوعانش شود پرورش یابد».
همچنین ماده 29 کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق کودک اعلام کرده است که:
«کشورهای طرف کنوانسیون موافقت میکنند که موارد ذیل باید جزو آموزش و پرورش کودکان باشد:
الف ـ پیشرفت کامل شخصیت، استعداد و تواناییهای ذهنی و جسمی کودکان؛
ب ـ توسعه احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی و اصول مذکور در منشور سازمان ملل متحد...».
ماده 5 کنوانسیون مبارزه با تبعیض در امر تعلیمات که در یازدهمین اجلاس
کنفرانس عمومی یونسکو درسال 1960 در پاریس تصویب شد، نیز چنین مقررکرده
است:«آموزش باید شکفتگی کامل شخصیت انسانی و تحکیم احترام به حقوق بشر و
آزادیهای اساسی را هدف خود قرار دهد و تفاهم وتساهل و دوستی بین تمام
ملتها و تمام گروههای نژادی یا مذهبی و همچنین بسط فعالیتهای ملل متحد
برای برقراری صلح را تسهیل کند».