حقوق بشر و صد او سیما
حقوق بشر و صد او سیما
اموزش حقوق انسانی در یک جامعه توسعه یافته در تمامی ارکانش وجود دارد از نهادهای دولتی تا نهادهای غیر دولتی یکی از مراکز اموزش حقوق فرد فرد و انسانی افراد جامعه شبکه های تلوزیونی می باشد.در ایران شبکه های تلویزیونی به طور کل در انحصار دولت می باشد پس در این صورت وظیفه این نهاد دولتی می باشد که به جامعه امزش حقوق خودشان را بدهد.
کانال های صداو سیمای ایران را 1ماه مرور و دنبال کردم که در چندین سطر خلاصه می کنم ان چیزی را که در ان برای ارتقای حقوق مردم یافتم.
کلیه فیلم های سینمایی یا به اصطلاح داستانی که از صداو سیما پخش می شودبه دو دسته ایرانی و خارجی تقسیم می شد.
خارجی ها که غالبا 99درصداکشن و پلیسی بودو اصلا انگار نه انگار که در دنیا فیلمی از نوع دیگروجود دارد .صدا و سیمای به علت اینکه می تواند این فیلم های اکشن را نشان دهد ان ها را پخش می کند فیلمهای خانوادگی و درام خارجی به قول خودمان صحنه زیاد دارد و اگر بخواهند سانسور کند چیزی از فیلم نمی ماندکه برای مردم پخش کند.این فیلمهای اکشن چیزی به جز خشونت در ان دیده نمی شود.چند درصد دیالوگ فیلم را هم در جهت منافع نظام و هدف دارترجمه و دوبله می کنند.
یک فیلم درام از شبکه افغانستان برای عموم افغانی ها پخش می شود ولی در ایران ظرفیت پخش این فیلم از طرف صدا و سیما وجود ندارد در حالی که این فیلم را همه مردم ایران نگاه کرده اند مشخص نیست که چه گروه قدرتمندی وجود دارد که نمی توانند این نوع فیلمها را که حتی در افغانستان هم نشان داده می شود نمایش دهند.این نوع فیلمها که همه دارای خشونت می باشند نه تنها به حقوق مردم کمک نمی کند بلکه فراوانی ان هم می تواند در اذهان مردم اینطور تصور شود که در غرب همیشه کشت و کشتار است (البته اگر هدف صدا و سیما این نباشد که از غرب چنین چهر ه ای به نمایش بگذارد)
فیلمهای ایرانی نیز که 50درصد ان توسط خود صدا و سیما تحت عنوان تله فیلم ساخته شده است بیشتر مربوط به مسائلی می باشد که فاصله زیادی با جامعه ایران دارد و معلوم نیست که این گونه فیلمها مخاطبش چه کسانی می باشد فیلمهایی با ساختارهایی ضعیف فیلم نامه های دستوری و گنگ و در نهایت به اذعان کلیه اهل سینما پول حرام کردن می باشد.ارتقایی در فرهنگ و حقوق مردم ندارد.ابزارها و زرق و برق دنیای مدرن با افکار سنتی و ماقبل مدرن در امیخته شده و یک شلم شوربایی است که دیدنش ازار دهنده است.
سریالها نیز خارجیش کماکان همان حکم بالا را دارد.سریالهای ایرانی بسیار اندک و ریز و در خفا به حقوق انسانی توجه می شودان هم در هیاهوی فیلم از بین می رود و مخاطب چیزی گیرش نمی اید بیشتر تبلیغ غیر واقعی از مردم است و این همزادپنداری نکردن مردم با سریالها باعث عدم شناخت حقوق انسانی هر چند کوچک مطرح شده در فیلم می باشد.
به علت افزایش تصادفات اطلاع رسانی و ارعاب مردم برای کم کردن خطرات جاده ای صداو سیما برنامه های خود را در جهت اموزش قوانین راهنمایی و رانندگی معطوف کرده است که در مقابل حقوق انسانی از اهمیت کمتری برخوردار است و اگر به جای پرداختن به این همه برنامه درباره رانندگی و جاده و تصادف از حقوق انسانی می گفت اگاهی مردم از حقوقشان فشار کافی به حکومتیان می اورد که جان مردم مهم است و باید از ان صیانت شود.با اجبار انان مسئله جاده ها ی ما با برنامه ریزی دیگر ارگانها بهبود می یافت الان که افریقای جنوبی مثل ایران درگیر تصادفات زیاد است صبح تا شب درباره جاده و تصادف در صدا و سیما نمی گویند بلکه ارگانهای مسئول برنامه ریزی می کنند.متخصص گرفته اند کار می کنند و به شدت در این موضوع موفق شده اند.
برنامه های کودک نیز چیزی به حقوق انسانی نمی افزاید بلکه از ان دور هم می کند.کل دغدغه یک برنامه کودک این شده است که بچه ها به حرف بزرگترها گوش کنید تمام برنامه های انها عدم استقلال فرد راداد می زنند.بچه ها در یک وضع دوگانه رشد می یابند تلویزیون و محیط بیرون کاملا متفاوت بارفتار خانواده و ماهواره.انها در این ناهماهنگی و ناهمگونی غرق شده اند و از همان روز اول بی قانونی و بی اخلاقی اموزش می بینند .حقوق بشر و این چیزها پیشکش کمی از این همه ناهمگونی و عدم تقارن کاسته شود کمک شایانی شده است.
بیشتر برنامه های صدا و سیما دیگر شامل دو مقوله می شود یکی تبلیغ و ترویج حکومت و دیگری به هر شکل و زبانی مطرح کردن فقه اسلامی از نوع عبادیش و نه حتی قسمت معاملاتش.
تبلیغ و ترویج حکومت که کاری به حقوق بشر ندارد و طرح مسائل فقهی نیز در سطح پایینی از جمله نماز و روزه و ربا و نزول و...می باشدسطحی نگری در این دو موضوع در صدا و سیما موج می زند .می توان مثلا در تبلیغ حکومت از شعار ازادی که در اوایل انقلاب داده می شد کاری ساخت و ارئه داد یا از جنگ ایران وعراق که هر روز در تلویزیون برنامه های مختلفی از ان می بینیم به مقوله امنیت پرداخت .تا حالا که به این سن رسیده ام ندیدم در صدا و سیمای ایران درباره حقوق بشردوستانه بین المللی صحبت بشود .8سال جنگ کردیم یک بار درباره حقوق جنگ صحبت نکردیم .
لابد مردم حق ندارند بفهمند وقتی جنگی اتفاق می افتد چه حقوقی چه کسانی دارند و بیشتر باید بفهمند که چطور زودتر به شهادت برسند.تبلیغ زنده ماندن نیست.
در موضوع دین فاجعه بارترصداو سیما عمل می کند.همین برنامه ظهرها که روحانیونی می نشینند و با مجری با احساس شروع می کنند به گفتن مسائل دینی .
هیچ سنخیتی با دنیای امروز ما نارند گاهی بسیار کسل کننده می شود مثالی از کوچه و خیابان می زنند ولی سریعا عدم تناسب بوجود می اید و هیچ گاه حتی یک درصد بر معرفت مردم افزوده نمی کند.
می پردازیم به سیاستهای صدا و سیمای ایران.
صدا و سیما اساسا مشکلش فلسفی است انسان را در یک زاویه دیگری می بیند انسان را یک فرد دارای حقوق فردی و ازادی های بنیادین نمی بیند.از صبح تا شب برنامه ها می گویند این کار را بکن و این کار را نکن ازادی مفهومی نداردتاکید بر این می شود که اساسا ما اشتباه شده است که به دنیا امده ایم و غلط می کنیم حقوق می خواهیم .مطیع باید باشیم فرمانبر و برده.
حقوق انسانی اعم از ازادی های بنیادین حق امنیت حق اموزش بهداشت حق داشتن زندگی راحت حق استفاده از امکانات و حق داشتن فکر و اندیشه احترام به دیگران در خصوص عقیده و مذهب و فکر.احترام به ازادی دیگران احترام به تجربه و ارزوی دیگران .حق برخورداری از یک زندگی سالم از یک اقتصاد بهتر زندگی مناسبترو خواسته های انسانی و...هیچ یک در برنامه های صدا و سیما نقشی ندارند .صدا و سیما از بودجه مردم تغذیه می شود برای مردم و باید حقوق انسانی انها را نیز بر رسالت خود که تفریح و خوشی مردم است بیفزاید این خواست ملتی است که ثروتش در دست مدیران صدا و سیما است. انها باید بدانند که این پول مردم است تفریح و خوشی و سر گرم کردن مردم گرچه اصل اساسی تلویزیون است ولی اطلاعات صحیح اموزش فرهنگ و حقوق انسانی نیز بر این اصول اضافه می شوند و باید انها را در لیست خود بگنجاند.
ضعف صدا و سیمای ایران فقط یک راه ح دارد و بس.
راه حل این است که صدا و سیما نهادی غیر دولتی شود و در این فضا که نهاد خصوصی اداره کننده می شود رقابت ایجاد می شود و در این رقابت اولویت مردم در دیدن یک کانال و شبکه بهتر جذب کردن انها می شود اطلاعات درست و واقع و تفریح و خوشی بهتر رعایت حقوق انسانی اموزش حقوق بشر و..اولویت مردم در پول دادن به شبکه و کانالی می شود .
تا وقتی که از بیت المال برداشت می شود و نظارت مردمی وجود ندارد تلویزیون خصوصی برای رقابت نیستوضع به همین منوال ادامه می یابد که با صرف میلیاردها تومان ارزنی در جهت اموزش و تربیت و دفاع حقوق انسانی به وجود نمی اید.
امیدوارم در اینده نزدیک سئوان صدا و سیمای ایران همانطورکه انعطاف پذیری بیشتری در این سالیان کرده اند و برنامه هایشان متفاوت شده است بتوانند به این موضوعات توجه کنند و حداقل مردم را با قوانین بین المللی حقوق انسانی حتی در اسلام اشنا کنند.این نیز برای شروع کار بسیار مفید می باشد.
رضا
سلام دوست عزیز خسته نباشی
امیدارم حالت خوب باشه
وبلاگت خیلی جالب بود
اگر دوست داشتی می تونی منو بانام
"برترین سایت آموزش HTML" لینک کنی
اگر این کارو کردی خیلی ممنونت می شم
وهرموقع پیوند کردی برام اطلاعات وبلاگت رو از طریق تماس با من وبلاگم به من اطلاع بده تا هرچه سریعتر شما رو لینک کنم
خیلی ممنون
یا علی